فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

همراهی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
  • accompany, attend, conduct, convoy, escort, see, walk
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت همراهی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همراهی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همراهی کردن

لغات نزدیک همراهی کردن

پیشنهاد بهبود معانی